دو کتاب مصور ارزشمند از زمان سلطنت بایسنقر باقی مانده است. یکی، "کلیله و دمنه" و دیگری "شاهنامه بایسنقر" که به عبارتی حماسه پادشاهان را به نمایش میگذارد. در نقاشیهای "شاهنامه"، که در سال 1444 میلادی در شیراز نقاشی شده است، نمونههای جالبی از هنر مینیاتوری ایران را میتوان مشاهده کرد.
یکی از این نقاشیها صحنه زیبایی را از یک دربار ایرانی نشان میدهد که به سبک چینی نقاشی شده است. کاشیهای سفید و آبی و همچنین فرشهای ایرانی به شکل هندسی ترسیم شده اند و این هنر را به خوبی به تمامی مردم نشان میدهند.
در یکی از نسخههای خطی کتاب "خمسه نظامی"، سیزده مینیاتور عالی وجود دارد که توسط "میرک"، یکی از نقاشان و خوشنویسان معروف ترسیم شده است.
روحیه غیرقابل توصیف، حساس و هنری نقاشیهای بغداد در نقاشیهای جلد دیگری در بین آثار "خمسه نظامی" به نمایش در آمده است که هنوز هم مانند آنها یافت نشده است.
این اثر گران بها در "موزه بریتانیا" نگهداری میشود. یکی از زندهترین نقاشیهای این کتاب، ساخت و ساز کاخی زیبا را نشان میدهد. در این نقاشی، استادان و معماران مشغول ساختن کاخ هستند. در کل میتوان گفت که این مینیاتور در سال 1494 در هرات نقاشی شد. بهزاد، بزرگترین نقاش مکتب هرات، هنر ظریف مینیاتور را گسترش داد. او الگوهای جدیدی را برای حقایق طبیعی و پرتره گرایی ابداع کرد که پیش از زمان او وجود نداشت.
یکی از شاهکارهای هنر نقاشی ایران کتاب مصور "شاهنامه" است که در کتابخانه کاخ "گلستان" در تهران نگهداری شده است. به طوری که میتوان گفت این کتاب یکی از ارزشمندترین کتابهای طول تاریخ ایران است. این "شاهنامه" نیز تحت عنوان بایسنقر به تصویر کشیده شد. این کتاب برای شاهزاده تیموری بوده و متعلق به مدرسه هرات است. نقاشیهای این کتاب، از نظر رنگ آمیزی و نسبت اجزای موجود در تصاویر در بالاترین درجه از زیبایی و استحکام قرار دارد. این نشان دهنده آن است که هنرمندان به آثار خود توجه بسیاری داشته اند و برای کار خود احترام خاصی قائل میشدند.
در دوره صفوی، مرکز هنر ایران به تبریز منتقل شد. هر چند با توجه به شواهدی که موجود است چندین هنرمند نیز در قزوین ساکن شدند. اما با تمامی این وجود مدرسه نقاشی صفوی در اصفهان تأسیس شد و این به علت پایتخت بودن اصفهان در دوره صفویان بود. مینیاتور ایران، از دوره صفوی در اصفهان، از نفوذ چینیها خارج شد و قدم در جاده جدیدی در تاریخ هنر گذاشت. نقاشان پس از آن تمایل بیشتری به طبیعت گرایی داشتند و آثار ارزشمندتری را خلق کردند. رضا عباسی، "مدرسه نقاشی صفوی" را تأسیس کرد و از آن پس هنر طراحی در دوره صفوی در معرض تحول درخشان قرار گرفت.
از بین تمامی طرحهای موجود در این حوزه، یکی از طرحها یکی از ظریفترین نقوش ایرانی است، و با استعداد هنرمندان مکتب صفوی امکان پذیر شد. مینیاتورهای ایجاد شده تحت مدرسه صفوی، منحصراً برای تزئین و تصویرگری کتابها نبوده اند بلکه از این آثار در بسیاری از مکانها میشد استفاده کرد. سبک صفوی نسبت به سبکهای مکتب تیموریان، به ویژه سبک مغولی، نرمتر و لطیفتر است. تصاویر انسانی و رفتار آنها برعکس طبیعت نبوده و به واقعیت بیهوده و مصنوعی نیز ارتباطی ندارد.
نقاشان صفوی نیز تخصص خاصی در نقاشی از خود نشان میدادند. باشکوهترین نمونه از نقاشیهای این دوره در کاخهای "چهل ستون" و "علی قاپو" وجود دارد.
در نقاشیهای صفوی، شکوه و عظمت این دوره از جذابیتهای اصلی نقاشیها میباشد. مضامین نقاشیها و زندگی در دربار سلطنتی، اشراف، کاخهای زیبا، خوبیهای دلپذیر آن زمان، صحنههای نبرد و ضیافتها بوده اند و هنرمندان کارهای بسیار متنوعی با مضامین و طرحهای مختلف تحویل میدادند.
در این نقاشی ها، انسانها با لباسهای مجلل ترسیم میشوند. همچنین چهرههای خوش تیپ و رنگهای مجسمهای ظریف و درخشان از ویژگی این آثار در آن زمان میباشد.
هنر نقاشی، در دوره صفوی هم از نظر کمیت و هم از نظر کیفیت گسترش یافت. در آثار این دوره آزادی، مهارت و قدرت بیشتری دیده میشود. در آن زمان هنرمندان توجه بیشتری به کلیات داشتند و از جزئیات غیرضروری خودداری میکردند، همانطور که در سبکهای هرات و تبریز نیز به این موارد توجه بسیاری شده است. صاف بودن خطوط، بیان سریع احساسات و تراکم موضوعات از ویژگیهای سبک نقاشی صفوی است. از اواخر دوره صفوی، چشم انداز و سایه زنی، نتیجهای از سبک اروپایی بود که در نقاشیهای ایرانی ظاهر شد.
نقاشیهای دوره قاجار (قرن شانزدهم)، ترکیبی از هنرهای کلاسیک اروپایی و تکنیکهای مینیاتور صفوی است. در این دوره، محمد غفاری کمال الملک، سبک کلاسیک نقاشی اروپا را در ایران سوق داد.
در زمان قاجارها نوعی نقاشی معروف به نقاشی "قهوه خانه" جای خود را در تاریخ هنر ایران و یا حتی جهان پیدا کرد. این نوع نقاشی، پدیده جدیدی در تاریخ هنر ایران است. نقاشی "قهوه خانه" سنتی و مذهبی است. موضوعات معمول این هنر تصاویر مقدس پیامبران، حماسههای مذهبی و نبردهای رزمندگان ملی بود.
"خانههای قهوه" یا به عبارتی قهوه خانهها مکانهایی را برای مردم عادی فراهم میکردند. در این مکانها راویان از داستانهای مذهبی و حماسی از ایران باستان استفاده میکردند. هنرمندان همان داستانها را روی تابلوهای نقاشی و دیوارهای این "قهوه خانه ها" نقاشی میکردند.
در این زمان، بر خلاف گذشته، پادشاهان یا اشراف زادگانی نبودند که از هنرمندان و کارهایشان حمایت کنند، بلکه این جمعیت عادی بود که از هنرمندان خواستند صحنههایی را که مورد علاقه خود بودند نقاشی کنند. در این صورت بیشتر صحنههایی که در قهوه خانهها به تصویر کشیده شده است، مطابق با خواسته مردم نقاشی میشدند. زیباترین نمونههای این نوع نقاشی، در موزههای اصلی تهران و در مجموعههای خصوصی، در داخل و خارج از کشور نگهداری میشود.
نقاشیهای ایرانی، به واسطه غنای خود، برخلاف هر چیز دیگری، شادی خاصی را ارائه میدهند. آنها ارتباط گستردهای با داستانهای حماسی حفظ میکنند. در نقاشیهای ایرانی بدن برهنه یک انسان راهی برای بیان نیست. نقاشی ایرانی به عنوان یکی از بزرگترین مدارس خارج از آسیا در نظر گرفته میشود. درخشندگی در هیچ فرهنگ دیگری بهتر از ایران بیان نشده است. آسمان روشن، زیبایی حیرت انگیز از شکوفههای بهاری، و در میان آن ها، انسانهایی با لباسهای پر زرق و برق، مضامین عمومی نقاشیهای ایران را تشکیل میدهند.